عشقم بهراد
عزیز دلم الان 16 ماهشه انقد وقتمو می گیره که نمی تونم سری به وبلاگش بزنم
اولین کلمه ایی که گفتی گل بود الان دیگه بیشتر از 10 تا کلمه می گی
نون
دا یعنی دایی
دئیر یعنی زهیر
نون
دا شک یعنی الهی شکر
ماه
ماهی
شعر گل گل گل هم می خونی
کارای ما رو تقلید می کنی مثل نماز خوندن .شونه زدن .رژ زدن ووووووو
خیلی بازیگوشی برای یه لحظه تو بغلمون نمی شینی
کمی لجبازی و دست زدن هم پیدا کردی
صب به صبح دست ما رو می کشی بری تاب بازی
جدیدا تو خونه حوصلت سر میره باید ببرمت بیرون یه دوری بزنی
دو روز پیش بردمت مینی پارک برا اولین بار یاد گرفتی از پله سرسره به تنهایی بری بالا وسر بخوری هم سنات هنوز نمی تونن این کارو بکنن و تو از همه جسورتری
دیروز مهمانی بودیم صابخونه یه بچه2 ساله داشت با یه اتاق پر از اسباب بازی اما نمی ذاشت بازی کنی ولی تو با جسارت تمام کار خودتو می کردی و خم به ابرو نمی اوردی فقط گاهی میومدی دستمو می کشیدی می بردیم تو اتاق که پیشت باشم