بهرادبهراد، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 29 روز سن داره

گوگولی مامان

گوگولی پسر

گوگولی ما تو تاریخ 28 خرداد سال 90 مشخص شد پسره با وزن 450 گرم  اسمش هم پس از نظر سنجی گذاشتیم بهراد  یعنی جوانمرد نیکو البته اگه پشیمون نشدیم این اسم اول انتخاب باباش بود   مامان بزرگش بهش می گه دکتر بهراد امروز که 7 مرداد هست مامانم براش آش تکون خوردنشو  پخت بین چند نفر از اعضای فامیل پخش کرد پسری ما الان تو هفت ماهه و کلی بزرگ شده و وزن اضافه کرده عکس سونوی جدیدشم زدیم به دیوار خونمون پسرم کلی خاطر خواه پیدا کرده دماغ و ابرو و موهاش به خان داییش رفته  لبش شبیه باباشه  حالا تا بعدا بیاد ببینیم شبیه کی می شه بهراد مامان وبابا بوس بوس بوس بوس   لطفا در مورد اسمش نظر بدید ...
7 مرداد 1390

5 ماهگی گوگولی

کوچولوی ما الان نزدیک ٥ ماهشه تا ٤ ماهه دیگه هم به دنیا میاد   هفته قبل که مامان جونش رفته بود مشهد از اونجا کلی واسه نوه اش خرید کرد البته چون هنوز جنسیت گوگولیمون رو نمی دونیم  لباسایی خرید که به دوتاش بخوره   نازشو بخوریمممممم............ لباسای نوزادی از شماره صفر بگیر تا شماره ٣ بود وچندتا اسباب بازی و غروسک به کفش گوگولیمون برا وقتی که ١ سالش شد مامان جون خیلی خاطرش رو می خواد خیلی هم ذوق داره هر روز  لباسای گوگولی رو ناز می ده هفته دیگه شنبه ٢٨ خردادجنسیت گوگولی ما مشخص می شه ، با اینکه برامون فرقی نداره که چی باشه ، ولی برای دونستنش خیلی ذوق داریم ،از خدا می خوایم فقط سالم باشه &nbs...
19 خرداد 1390

اولین خاطره

سلام گوگولیه من امروز که دارم این مطلب رو برات مینویسم خونه مامان جون هستیم و شما 3.5 ماه هست که وجود داری!! هنوز مشخص نیست که جنسیتت چیه ! امیدوارم هرچی که هستی سالم باشی من و بابا محمد و دایی سعید و دایی زهیر امروز یعنی 1٧ اردیبهشت 90 داریم این خاطره رو مینویسیم به امید روزی که خودت بیای خاطراتتو اینجا بنویسی و اینارو بخونی   هممون برای اومدنت به این دنیا لحظه شماری میکنیم!!   من امروز یک کوچولو تکونتو احساس کردم !!!! یک ماه پیشم که رفتم سونوگرافی با اینکه خیلی کوچولو بودی ولی داشتی شستتو می خوردی وقتی بابایی تو رو دید خیلی ذوق کرد وبهم گفت روحمم شاد شد  منم از سالم بودنت خدا رو شکر کردم. اینم اولین عکس گوگول...
17 ارديبهشت 1390